---------------------

----------------------

---------------------

----------------------

روز خودم٬روز خودشان

امروز روز دندانپزشک بود.تقویم ها را که بگردی روز دندانپزشک را پیدا نمی کنی(البته بجز سالنامه سلامت). لزومی هم ندارد که در اولین روزهای سال و در این هوای بهاریی مردم را یاد درد دندان و خالی شدن جیب هایشان انداخت.

دیشب بچه های ترم سه به قول خودشان«توی سال90،توی دقیقه 90،بعد برنامه90»تصمیم گرفتند که مراسمی را برای روز دندانپزشک ترتیب بدند.اما در این راه نهاد رهبری اساسی چوب لای چرخشان گذاشته بود و به سختی  مجوز مراسم را گرفته بودند.

اول مراسم یکی استاد روانشاسی که ریشش مثل دندان هاش سفید شده بود را نشاندند روی صندلی داغ(البته صندلی نبود و همانطور سرپا ایستاد).استاد  متولد1333بود اما از جواب هاش می شد فهمید که هنوز تسترونی برایش باقی مانده.در جواب اینکه بهترین خاطره اش از دندانپزشکی چیه؟گفت:«دندانم درد می کرد،رفتم پیش یه خانوم دکتر زیبا،وقتی دستش رو گذاشت رو سرم گفتم:دستت رو برندار خوب شد».از استاد پرسیدند:«توی زندگی عاشق کی یا چی هستین؟»و در جواب گفتند:«من هم مثل پیغمبر عاشق بوی خوش و یه چی دیگه هستم که خودتون می دونید چیه».

بعد استاد کیک رو برید و نوبت معارفه شد.و ما حسابی به سوتی ها و حاظرجوابی بچه ها خندیدیم.من هم می خواستم برم اما هرچی من جواب آماده کرده بودم رو نفرات اول تا چهارم گفتند.(عین چی دروغ گفتم،جراتش رو نداشتم).

در کل امروز روز خوبی بود.اما به نظرم باید امروز را به دندانپزشک هایی تبریک گفت که پارو دست گرفته و مشغول جارو کردن پول از جیب های مردم هستند نه به من دانشجو دندانپزشکی ترم اول  که با وام دانشجویی صورتم رو سرخ نگه می دارم.

عنوان پست:امروز روی وایت برد کلاس نوشته بودند"روز خودم،روز خودت،روز خودش،روز خودمان،روز خودتان،روز خودشان مبارک"

لینک مرتبط:وجه تسمیه روز دندانپزشک،هر آنکس که دندان دهد...از دندانپزشک کاذب

 

 

 

آخر عاقبت ما

خانواده عروس:آقا داماد چی دارن؟

خانواده داماد:علم

خانواده عروس:این رو عروس خودش داره.مایه چی دارن؟


برگرفته از کتاب‌‌‌ برو پی کارت با کمی تغییر

مشترک شوید


نمره مین کلاسو نمی خوام

«درست رو بخون،میفتی ها،ترم اول سخته»این خلاصه نصایح دلسوزانه دوستان و آشنایان است که وقتی من را ولو شده روی تشک یا قوز کرده پشت لپ تاب می بینند،تحویل من درس نخوان می دهند.

البته ولو شدن روی تشک و قوز کردن پشت لپ تاب چندان هم برایم ارزان تمام نشده و همین دیروز برد گروه آناتومی برگ ننگینی از افتضاحات من را رو کرد.بله،مین کلاس شده بودم توی اولین امتحانی دوران دانشجویی.

تصمیم گرفته ام فردا اگر تونستم قبل از ساعت12 بیدار شوم یه سر بروم مرکز مشاوره ببینم می توانند من رو راهنمایی کنند.البته بعید می دانم که قبل ساعت12 بیدار شوم.

بگذارید بیشتر از این ننالم و قصه کوتاه کنم به قول شاعر «دردا که این حکایت شرح و بیان ندارد.»

راستی سال نوتون مبارک باشه.

بعدا نوشت:الان ساعت12و2دقیقه است و من نیم ساعته که بیدار شدم.

 

مشترک شوید